متن خبر روابط عمومي دانشگاه يزد با عنوان «بگذاريم دانشگاه آرام بماند!» دوشنبه (14/7/1393) به دفتر هفتهنامه فاكس شد. ابتدا همه آن را ميخوانيم:
مدتي قبل جناب آقاي سلطان زاده در سرمقاله خود در هفتهنامه آيينه يزد از واكنش ضعيف مسئولان دانشگاه در پاسخ به بعضي اتهامات و جوسازيها گلايه كرده بودند. همان زمان قصد داشتم پاسخي تهيه كنم ولي به هر دليل به تاخير افتاد. در اين مدت با عكسالعملهاي مختلفي از طرف افراد روبرو بوديم ولي شايد وجه مشترك آنها تاسف و بلكه عصبانيت دوستان از تحمل بيش از حد مديران دانشگاه نسبت به بيانصافيها بود.
اما چيزي كه همواره براي بنده بيش از همه اين احساسات اهميت داشته است نقش و منافع بلندمدت دانشگاه بوده است. به همين خاطر تلاش بر اين بود كه در فضايي آرام و بلندمدت، صرفا عملكردها در معرض قضاوت صاحبنظران قرار گيرد و دانشگاه درگير مجادلات بيهوده نشود. همواره در يك فضاي غبارآلود است كه تشخيص درست و نادرست سخت ميشود ولي بعد از خوابيدن گرد و غبارها، واقعيتها خود را نشان خواهد داد.
دانشگاهها اگر بخواهند به وظايف تاريخي خود عمل كنند نبايد دستخوش بازيهاي سياسي قرار گيرند. دانشگاهها آنقدر وظايف اساسي دارند كه درگيري در مسائل روزمره و پاسخگويي به جوسازيهاي غيرمنصفانه، كه بعضاً انسان را از انحطاط اخلاق سياسي در ايران معاصر به شگفت در ميآورد، آنان را از هدف اصلي دور ميكند. در اين راه ممكن است هر يك از ما حتي قرباني اين بازيهاي سياسي نيز بشويم ولي اگر به آن هدف متعالي اعتقاد داريم بايد اين ناملايمات را به جان بخريم.
دانشگاهها بايد موتور محرك توسعه در كشور و منطقه باشند. رويكرد مثبت مسئولان نظام به اقتصاد دانشبنيان اين وظيفه را سنگينتر كرده است. بنابراين از يك طرف انتظاري كه از همكاران دانشگاهي ميرود اينست كه با درك نقش ويژه خود، جهاد علمي را سرلوحه فعاليتهاي خود قرار دهند و از طرف ديگر انتظاري كه از متوليان اداره حكومت ميرود ايجاد يك فضاي آرام براي رشد علمي دانشگاه است. اميدوارم خداوند توفيق عمل به وظيفه به همه ما عنايت نمايد.
محمدصالح اولياء مورخ14 مهر 1393
***
رييس محترم دانشگاه يزد در اين جوابيه از تلاش خود بر ايجاد «فضايي آرام و بلندمدت» براي «قضاوت صاحبنظران» سخن گفته كه عملكرد دانشگاه دست كم در شهريور ماه سال جاري در اين راستا نبوده است.
سايت يزد رسا در خبري كه اواخر مرداد روي خروجي خود قرار داد به ادامه روند تغييرات دز دانشگاه يزد اشاره داشت و با عنوان «داس دولت تدبير و اميد 20 رئيس و مدير دانشگاه يزد را حذف كرد» اسامي مديران جديد را منتشر كرد. در كمتر از يك هفته دانشگاه يزد در سايت خود از اين خبر انتقاد كرد و نوشت: «تيتر عجيب يك وب سايت محلي درباره انتصابات اخير دانشگاه يزد». چندي بعد همان سايت محلي از حذف درس «آشنايي با دفاع مقدس» در دانشگاه يزد خبر داد كه بازهم دانشگاه يزد اين خبر را بيجواب نگذاشت. «دروغپردازي يك رسانه محلي عليه دانشگاه يزد با چه هدفي؟» عنوان جوابيهاي بود كه دانشگاه براي خبر خود انتخاب كرده و تصوير خبر هم نمادي از انسان با دماغي بزرگ بود كه ميتواند نشانهاي از دروغ و دروغگو باشد. دو روز پس از انتشار اين خبر باز روابط عمومي دانشگاه يزد به تكذيب «حذف درس آشنايي با دفاع مقدس» پرداخت. در اين خبر با مدير گروه معارف و رييس دانشكده علوم انساني گفتگو شد. در آغاز اين نوشته ميخوانيم. «در پي جنجالآفريني يكي از رسانههاي محلي يزد در خصوص نحوه ارايه درس اختياري "آشنايي با ارزشهاي دفاع مقدس" در دانشگاه يزد و در حالي كه معاون آموزشي دانشگاه به عنوان بالاترين مقام مسؤول در حوزه آموزش خبر مخالفت مسؤولان دانشگاه با ارايه اين درس را از اساس كذب محض دانست، مدير گروه معارف اسلامي نيز نقل قول منتسب به وي در اين رسانه را تكذيب كرد.»
اما يكم شهريور سايت يزد رسا، همان سايت محلي انتقادات محمدصالح جوكار نماينده محترم مردم يزد و اشكذر را از دانشگاه يزد منتشر ميكند ولي جوابيهاي از سوي دانشگاه يزد ارائه نميگردد. جوكار در اين سخنان معاون رييس دانشگاه را به دروغگويي متهم ميكند. به «آمار كذب تعامل صنعت و دانشگاه» ميپردازد و برخي كتابها و رشتهها را به باد انتقاد گرفته و خطاب به مسئولان دانشگاه ميگويد: «يكي از همين دو تا [كتاب] را هم بايد به دستگاه خردكن بسپارند و خميرش كنند. چرا آمار دروغ ميدهيد.» يازده روز بعد دانشگاه يزد خبري با عنوان «انتشار 10 عنوان كتاب در دانشگاه يزد» روي خروجي خود قرار ميدهد. در اين خبر معاون پژوهش و فنآوري دانشگاه يزد در كنار پرداختن به تاليفات دانشگاه يزد و تجهيزات و كتابهاي خريداري شده تنها به «ابهاماتي كه براي برخي مسؤولان در مورد تجهيزات آزمايشگاهي» اشاره ميكند و در انتهاي گفتگو هم ميگويد: «در برخي از سالهاي گذشته حتي يك جلد كتاب براي كتابخانه مركزي دانشگاه خريداري نشده است». با بررسي اين خبر دانشگاه يزد و خواندن جوابيههاي ديگر دانشگاه ميتوان نتيجه گرفت كه يا اين گفتگو جوابيه نيست يا اگر جوابيه است از نوع ويژه با سبك و سياقي جديد است. با توجه به عدم اشاره رييس دانشگاه در پيام خود به گفتگوي معاون پژوهش و فنآوري گمان ميرود همان احتمال نخست درست است!
بدون داوري پيرامون درستي يا نادرستي اخبار سايت محلي «يزدرسا» با نگاهي گذرا به سياست اطلاعرساني دانشگاه يزد در قبال اين پايگاه خبري ميتوان دريافت كه جوابيه دانشگاه يزد تنها به گوينده خبر بستگي دارد نه به متن خبر.
«عدم درگيري در مسائل روزمره و پاسخگويي به جوسازيهاي غيرمنصفانه و مجادلات بيهوده» اصل مهمي است كه در واكنش به دوخبر از «يزدرسا» رعايت نشده و در ديگري باجديت دنبال شده است.
آيينه يزد هنوز هم معتقد است دانشگاه يزد در واكنش به سخنان نماينده يزد به وظيفه خود در دفاع از حيثيت دانشگاه آن گونه كه شايسته است عمل نكرده و ميتوانست همچنان كه دو خبر از «يزدرسا» را بيجواب نگذاشته بود اظهارات نماينده يزد را هم پاسخ دهد. جناب آقاي محمدصالح اولياء و ديگر روساي دانشگاهها مسلما عملكرد وزيري كه منصوب وي هستند را فراموش نكردهاند كه در دفاع از خود از همه دانشجويان و اساتيد و روساي دانشگاهها به درستي دفاع كرد و نام نيكي در تاريخ اجتماعي و دانشگاهي ايران از خود بجا گذاشت و رفت. فرجي دانا هم پاسخ انتقاد نمايندگان را در جلسه استيضاح داد و هم «گذاشت دانشگاه آرام بماند!».
روشنيبخش اين نوشته شرح و توضيح فرازي از عهدنامه و فرمان مولاي متقيان حضرت علي بن ابي طالب به مالك اشتر است كه برگرفته از كتاب حكمت اصول سياسي اسلام تاليف استاد علامه محمدتقي جعفري ميباشد. بدان اميد كه مورد توجه مديران اين مرز و بوم قرار بگيرد:
«اگر مردم جامعه دربارهي تو گمان ظلم و تعدي نمودند- چه اين بدگماني به درجهي اتهام برسد و چه فقط حالت بدگماني محض بوده باشد- عذر خود را از موضوع يا رفتاري كه موجب بدگماني مردم شده است آشكار كن و با آشكار كردن حق و واقع، گمانهاي ناشايست آنان را دربارهي خود منتفي كن زيرا اين اعتذار و كشف حقيقت رياضتي است براي نفس تو و لطف و مهرباني است به مردم جامعه و اين اعتذار نياز ترا- كه مرتفع ساختن سوء ظن يا اتهام مردم دربارهي تو است- برطرف ميسازد و مردم را هم بر مبناي حق استوار مينمايد.
بدان جهت كه زمامدار به طور مستقيم با حيات اجتماعي مردم جامعه سر و كار دارد و به طور غير مستقيم توجيه و اداره اصل حيات آنان را در اختيار دارد، به هر نحوي و به هر سرعتي كه بتواند بايد بدگماني و اتهام به ظلم و هرگونه انحرافي را كه مردم بر او وارد نمودهاند، برطرف بسازد و برائت و بيگناهي خود را آشكار بسازد، زيرا در صورتي كه زمامدار مورد بدگماني و اتهام قرار گرفت، مردم نخست مديريت حيات اجتماعي خود را مختل تلقي خواهند كرد و سپس اصل حيات خود را متزلزل احساس خواهند كرد، همان گونه كه با اختلال شخصيت يك فرد، هم مديريت حيات فردي و هم مديريت حيات اجتماعي وي مختل ميگردد، در چنين موقعي بدون اينكه زمامدار خجالت بكشد و بدون اينكه مقام و منزلت اجتماعي او مانع از پاسخ دادن به استيضاح و يا اعتراف به خطا گردد، بايد با كمال وضوح موضوع مورد بدگماني و اتهام را تحليل نموده و مردم را از واقعيت امر كاملاً مطلع سازد.
اين جريان چند نتيجهي بسيار با اهميت را به وجود ميآورد:
اگر بدگماني و اتهام خلاف واقع بوده باشد، واقعيت آشكار ميگردد.
كوشش و اقدام آشكار براي رفع بدگماني و تهمت... خواهد بود.
به مردم آرامش ميبخشد و اضطراب و ناراحتي آنان را برطرف مينمايد و اين خود از اساسيترين عوامل مهر و محبت و لطف و رحمت بر مردم جامعه است كه اميرالمومنين(ع) چند بار با عبارات مختلف در همين فرمامبارك آن را براي زمامدار و هر مقام مديريت توصيهي اكيد فرموده است...»
مديرمسئول
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 25,دسامبر,2024